سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام

نظر

بهار آمد و ما در خزان فرو رفته

تو کی می آیی؟!کدام روز؛سال؛هفته؟!

ز شوق این همه باران دلم شکوفه نکرد

بیا بهار دلم غنچه هام نشکفته

 

نه عاشقم نه پر از مهر و دوستی چه کنم

که بی بهار نه حتی بهار خوشبخت است

بیا که دانه ها زیر خاک افسرده اند

بیا بهار دلم بی بهارگی سخت است

 

دلم گرفته همین یک بهانه کافی نیست؟!

برای غیبت تو این زمانه کافی نیست؟!

اگر زمانه تمام جهان ترا گم کرد...

تو کی می آیی؛ این انتظار اضافی نیست؟!

 

فقط خدا، فقط او را برای دلتنگی

به دوستی و مروت قبول خواهم داشت

بهار گر چه ندارد بدون تو لطفی

ولی به یمن وجودش صبور خواهم داشت

 

به "مرگ" من تو اگر دوست داری تا

بهار ما به وجودت دوباره جان گیرد

بیا...بخند..شکفتن چه قدر شیرین است

بیا تو قبل از آنی که جان خزان گیرد