سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام

نظر

مهدی جان!

این جمعه نیز گذشت و تو انتظارم را پایان ندادی.

اشکهایم جاری شدند و حسرت دیدارت در رخسارم نمایان شد.ولی دریغ از آمدنت.

دستانم از سر التماس های بی شمار به لرزه افتادند و قلبم تند تر از همیشه می تپد و انتظارش سر آمده.

بگذار تا بجویمت

شاید وقتی می آیی که دیگر نه دستانم توان لرزیدن و نه قلبم توان تپیدن داشته باشد.

هر چه گناه کرده بودم با قطره های اشک و شبنم چشمانم پاک شدند ولی نیامدی.

در نمازهایم،در قنوت هایم و در تشهدو سلامم همیشه گفته و می گویم که :

اللهم عجل لولیک الفرج 

هرچه از پروردگار عالم خواسته ام عطا کرده اما در آرزوی استجابت این دعای همیشگی مانده ام.

می دانم که تو نیز انتظار می کشی.

امیدوارم که انتظار به موعدش نزدیک تر گردد.

مطمئناً فردا خواهی آمد...